این جمعه هم گذشت.....
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند مرده ای متحرک شدم ، بیا
بی تو تمام زندگیم در عدم گذشت
می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه که میخواستم ، گذشت
دنیا که هیچ ، جرعه ی آبی که خورده ام
از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت
بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم
از خیر شعر گفتن ، حتی قلم گذشت
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم
یک گوشه بغض کرده ،که این جمعه هم گذشت
مولا ! شمار درد دلم بی نهایت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت
حالا برای لحظه ای آرام میشوم
ساعات خوب زندگیم در حرم گذشت
کتاب:طوفان واژه ها/مؤلف:سید حمیدرضا برقعی/ناشر:ابتکار دانش/نوبت چاپ:چهارم ، 1387